-
کوچ اجباری
پنجشنبه 14 خرداد 1394 15:37
چند وقتیه بلاگفا در دسترس نیست و مشکلاتی پیداکرده، بلاگر که باشی نمیتونی حرفی نزنی و غمباد میگیری. فلذا چند صباحی اینجا خواهم نوشت. تا ببینم چه پیش خواد آمد
-
فراخوان همکاری
یکشنبه 25 اسفند 1392 12:06
نرم افزار انکی رو که می شناسید. در صدد هستم لغات کتاب جی ار ای بارونز چاپ جدید را به صورت دسته های تصویری ایجاد کنم . دوستان در صورت علاقه مندی می تونن نظر بذارند و اعلام همکاری کنند. صفورا شویکلو
-
MY Self portrait
شنبه 30 آذر 1392 17:00
یلدا مبارک
-
عشق( شعری از امیلی دیکنسون)
جمعه 29 آذر 1392 20:53
عشق دریچه ای است برای زندگی کردن و عقبرفتی برای مرگ، آغازی برای خلقت و نشانه ای برای دم زدن *** محبوبم آنهنگام که گل های سرخ از شکفتن باز می ایستند و شقایق ها نیز آنهنگام که زنبور های درشت در پروازی موقرانه از کنار خورشید می گذرند دستهایی که دز یکی ازین روزهای تابستانی از بهم پیوستن دست می کشند در فصلی زرد لحظه را بی...
-
چطور اینهمه لغات زبانو یاد بگیریم؟؟
جمعه 29 آذر 1392 20:06
یادتونه توی دبستان چطور کلمات ا یاد گرفتیم و بعدها در مقاطع بالاتر یادگرفتیم که کلمات رو به اجزای مختلف تقسیم کنیم و مصدر ها ، پیشوند ها و پسوندهای کلمات رو پیدا کنیم و با اونها کلمات جدیدی بسازیم وبراشون همخانواده درست کنیم؟ در یادگیری یک زبان به غیر از زبان مادری هم باید پس از مدتی این توانایی را در خودمون ایجاد...
-
فرفره ی خیلی خیلی رنگی
یکشنبه 24 آذر 1392 13:43
روی صندلی کافه نشسته ام، می خندم. دارم با بغل دستیم منچ بازی می کنم! مار و پله اش عوض شده حالا شده شکل های انگری برد، تیرکمان و پرنده سیاه خشمگین که اگر بروی رویش سقوط می کنی به پایین، من تاس می اندازم، او هم تاس می اندازد، تاس انداختن او خبرنگارانه است و تاس انداختن من کالیبره نیست! می بازم. کادوها را باز می کنند، من...
-
این مادر بزرگه خونه ی مادربزرگست
چهارشنبه 13 آذر 1392 12:40
موهایم را مرتب می کنم و روی صندلی می نشینم و مثل همه اتاق های بیمارستان همه از احوالات و چرایی بستریشان می گویند. اما من در یک خلسه ای عجیب فرو می روم، خلسه ای از یک نگاه، از یک نگاه 86 ساله روی تخت میانی اتاق، چقدر این چهره اشناست، انگار سالیان مدیدی است که می شناسمش، او با ان چشمهای ابی و من با چشمهای قهوه ای روبروی...
-
من از همان کودکی عروسکها در آغوشم آرام بودند!
دوشنبه 4 آذر 1392 12:15
International Day for the Elimination of Violence against Women 25 نوابر" روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان" مرا دوست داشته باش، برای روح لطیفم که از شقایق های وحشی است، از انجایی که نسیم خنک دریاها را از هزاران فرسخ دورتر همیشه به همراه دارم. مرا مثل قویی سپید در بر گیر، نه برای خودت ونه برای جسم خاکیت...
-
پل طبقاتی صدر؛ تبخالی بر تهران
یکشنبه 3 آذر 1392 16:47
مقدمه برش های ممتد بزرگراهی در شهر تهران جهت رفع معزل ترافیک و روان کردن تردد وسایل نقلیه، در سالهای اخیر به شدت گسترش یافته است و بافت شهری تهران که اگر آن را بافت شهری بنامیم، را به صورت قابل توجهی تغییر داده است. هرچنند موفقیت های بدست آمده قابل اغماض نبوده و گاهی نظاره گر رفع مشکلات بوده ایم،همانطور که در شهرهای...
-
سوسوی فانوس نگاه تو...
سهشنبه 28 آبان 1392 15:47
سوسوی فانوس نگاه تو آرامش این راه تاریکه ارابه شب عطرتو اورد یعنی که راه خونه نزدیکه ... از هر مسیر سرد و طوفانی انگار قبل از من گذر کردی هر جا که رفتم حرفی از گل بود شاید تو هم با من سفر کردی تو جرات رفتن به من دادی وقتی که دیدی خیس بارونم من جاده های خاطره سازو همیشه به قلب تو مدیونم من وازه های آشتی باتو تو راز...
-
خرده ستمگری ها
جمعه 17 آبان 1392 12:55
خرده ستمگری ها از همان زمان خلقت ادمی شروع شد از همان موقع که هابیل و قابیل دست به گریبان هم شدند.و خون برادری ریخته شد.و آن وقت که حکومت ها شکل گرفتند که برای کسب قدرت، تمامی سپیدی ها را به سیاهی مبدل کرده و در سایه خود به تفریح پرداختند. آن وقت که بردگانی را از مشرق زمین به مغرب نیل می بردند برای ساختن خانه های بلند...
-
بوطیقای بودن
یکشنبه 12 آبان 1392 15:00
مرسده ی عزیزم، یادت هست همه ی روزهای بی قراری هایمان را؟ روزهای شگرف خواستن ها، زیستن ها و شهود ترک کردن هایمان؟ شهودِ ترکِ یک عصیان بخردانه. آن وقوع تلاطم موج های بی چشم را؟ یادت هست؟ حرفهای بوطیقایی کوچک و بزرگ، رفت و آمدِ نا آرامی های بی شبهه و خوشحالی های بی برگشت را؟ روزگار عجیب می تازد، می بلعد، می زاید، می...
-
با چمدانی کوچک آمدم
شنبه 11 آبان 1392 15:46
جابجایی حرفهای زیادی را در بردارد، مثل چمدان می ماند، چیزهایی را باید بگذاری و چیزهایی را باید با خودت ببری، جابجایی باید مثل جابجایی یک بردار باشد با مختصات جدید ورنه کاری انجام نشده است. گذشتن و وارد شدن به دنیایی نو برای رسیدن به انچه که می خواهی. تصمیم هایی می گیری ضرب العجلی در عرض 3 دقیقه( به احتساب سرعت ) اینجا...